من از روی تو بیزار

چنانم که  دل از خوی تو بیزار

به من ظلم و ستم کردی که در رفتم ز پیشت

فراری گشتم از کوی تو بیزار

شب از موی تو بیزار

 

 

موسی جلیلی (مفتون)

کهکیلویه و بویر احمد – دهدشت - راک